unfoldingWord 36 - ۳۶- دگرگونی سیمای مسیح
![unfoldingWord 36 - ۳۶- دگرگونی سیمای مسیح](https://static.globalrecordings.net/300x200/z40_Mt_17_05.jpg)
إستعراض: Matthew 17:1-9; Mark 9:2-8; Luke 9:28-36
رقم النص: 1236
لغة: Farsi
الجماهير: General
فصيل: Bible Stories & Teac
الغرض: Evangelism; Teaching
نص من الإنجيل: Paraphrase
حالة: Approved
هذا النص هو دليل أساسى للترجمة والتسجيلات فى لغات مختلفة. و هو يجب ان يعدل ليتوائم مع اللغات و الثقافات المختلفة لكى ما تتناسب مع المنطقة التى يستعمل بها. قد تحتاج بعض المصطلحات والأفكار المستخدمة إلى شرح كامل أو قد يتم حذفها فى ثقافات مختلفة.
النص
![](https://static.globalrecordings.net/300x200/z40_Mt_17_01.jpg)
روزی، عیسی سه نفر از شاگردانش یعنی پترس، یعقوب و یوحنا را برداشت و بر فراز کوه بلندی برد تا با هم دعا کنند. (یوحنایی که عیسی را تعمید داد، شخص دیگری است)
![](https://static.globalrecordings.net/300x200/z40_Mt_17_02.jpg)
به هنگام دعا، صورت عیسی چون خورشید درخشان گردید و لباسش مانند نور سفید شد. به گونهای سفید شد که بر روی زمین مانند آن پیدا نمیشود.
![](https://static.globalrecordings.net/300x200/z40_Mt_17_03.jpg)
آنگاه موسی و ایلیای نبی ظاهر شدند. این مردان، صدها سال پیش از این رویداد بر زمین زندگی میکردند. آنها با عیسی درباره مرگ او که بهزودی در اورشلیم رخ میداد، گفتگو کردند.
![](https://static.globalrecordings.net/300x200/z40_Mt_17_04.jpg)
هنگامی که موسی و ایلیا با عیسی در گفتگو بودند، پترس به عیسی گفت: «چه خوب است که ما اینجا هستیم. اجازه بده سه سایبان بسازیم؛ یکی برای تو، یکی برای موسی و یکی هم برای ایلیا.» پترس نمیدانست که چه میگوید.
![](https://static.globalrecordings.net/300x200/z40_Mt_17_05.jpg)
هنوز سخن پترس تمام نشده بود که ابری درخشان پایین آمد و آنها را در برگرفت و ندایی از درون آن در رسید که: «این است پسر عزیز من که از او خشنودم. به سخن او گوش بدهید.» سه شاگرد از ترس بر زمین افتادند.
![](https://static.globalrecordings.net/300x200/z40_Mt_17_06.jpg)
عیسی دست بر آنها گذاشت و گفت: «برخیزید و نترسید». هنگامی که آنها به هر سو نگریستند، جز عیسی شخص دیگری را در آنجا ندیدند.
![](https://static.globalrecordings.net/300x200/z40_Mt_17_07.jpg)
عیسی و آن سه شاگرد به پایین کوه بازگشتند. آنگاه عیسی به ایشان فرمود: «اکنون از آنچه دیدید به کسی چیزی نگویید. من بهزودی خواهم مرد و دوباره زنده خواهم گشت. پس از آن میتوانید به دیگران بگویید که چه دیدید.»